باران

درصحبت ابرار

باران

درصحبت ابرار

سنگ هوس

چهارشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰۸:۱۵ ق.ظ

می رسد نغمه ی آخته از بانگ جرس

سخن از درد دل و داغ نهانی  و قبس

ای که با شهوت من کامروایی داری

باخبر باش که دل می شکند سنگ هوس

از جفای هوست شهر دلم سنگ شده

داد از این شهر و پریشانی و پندار قفس

و در آشوب  نگر حال دل و جان و تنم

نرسد جان به تنم لحظه به دیدار نفس

سوختم از بوسه ی داغ  لبت ای آبرو

خنکم  کن  ز حریق لب تبدار تو بس

 قامت روح که  عریان شده در فقه  نهان

 و چه آسان به عیان لخت  شدم ناگه پس

آفتی بر دل و جان و ره و دینم  دادی

عقل را گوی که آید سر دل  میر عسس

 

حمیدرضا ابراهیم زاده

22/10/1394

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۱۲
حمید رضا ابراهیم زاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی